نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





هیچ چیز لذت بخش تر از این نیست که یک نفر احساست رو بفهمد،
بدون اینکه مجبورش کنی!

 


[+] نوشته شده توسط hamid در 11:40 | |







کاش...

باز معلمی بود و انشایی میخواست...

"روزگار خود را چگونه میگذرانید؟" تا چند خط برایش درددل کنم...

بگویم از این روزهای دلتنگی....


[+] نوشته شده توسط hamid در 11:33 | |







  امروز به آن هایی می اندیشم که روی شانه هایم

 گریه کردند و نوبت من که شد

 شانه خالی کردند...!


[+] نوشته شده توسط hamid در 13:13 | |







روزی که  این عکس 2 نفره را گرفتیم،
نمی‌دانستیم کدامیک  از ما آن را با
چشم‌هایِ خیس تماشا می‌کند!

[+] نوشته شده توسط hamid در 13:2 | |







چقد  سخته تو هق هق گریه هات

 نفس کم بیاری وعشقت ب یکی دیگه

  ""نفسم""

 

 

 


[+] نوشته شده توسط hamid در 12:57 | |







هى پسر  شاید بى تو بودن  واسم سخت باشه
اما نمیزارم تصورت از من فقط رو تخت باشه


[+] نوشته شده توسط hamid در 12:54 | |







درد دارد...

وقتی می رود ...

 و همه می گویند:دوستت  نداشت ...!

و تو نمی توانی به همه ثابت کنی که هر شب ...

با عاشقانه هایش خوابت  میکرد..

به همین بغض لعنتی قسم نوبت گریه تو هم میرسد ...

شک نکن ...


[+] نوشته شده توسط hamid در 12:51 | |







همیشه میگفت نگرانتم...
نمیدانستم نگرانی اش بودن من بود......!
چه بیهوده خوشحال بودم.!


[+] نوشته شده توسط hamid در 12:46 | |







گاهی دلم میخواهد وحشیانه غرورت را پاره کنم!!!
قلبت را در مشتم بگیرم و بفشارم...
تا حال مرا لحظه ای بفهمی!


[+] نوشته شده توسط hamid در 12:42 | |







وقتی که تو نیستی دنیا چیزی کم دارد مثل کم داشتن یک وزیدن، یک واژه، یک ماه!
من فکر می کنم در غیاب تو همه خانه های جهان خالیست!


[+] نوشته شده توسط hamid در 12:39 | |







رفتنت
رفتن همه بود
شهر متروک شد برایم...


[+] نوشته شده توسط hamid در 12:34 | |







گرگی رادیدم بابره ای قدم میزد. به گرگ گفتم چراشکارش نمیکنی گفت هنوزدل نبستی که بدانی چه میکشم!!!


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:58 | |







گرگی رادیدم بابره ای قدم میزد. به گرگ گفتم چراشکارش نمیکنی گفت هنوزدل نبستی که بدانی چه میکشم!!!


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:58 | |







دیر گاهی است چشم به جاده انتظار دوخته ام و از غم نیامدنت به زانو درآمدم
بیا


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:52 | |







هر چه میخواهی بشکن... حتی دلم را...
و من تنها چیزی ک میتوانم بشکنم بغض در گلویم است


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:47 | |







مدتهاست چتر منطق بر سر گرفته ام
تا باران عشق را تجربه نکنم
دیگر توان مقابله با تب و لرز
برایم باقی نمانده...


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:46 | |







وقتی تو با منی
ترافیک می تونه بهترین مکث عالم باشه


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:42 | |







درد ِ دل که می کنی؛
ضعف هایت، دردهایت را می گذاری توی ِ سینی؛
و تعارف می کنی که هر کدامش را که می خواهند بردارند؛
تیز کنند...
تیغ کنند...
و بزنند به روحت..!


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:40 | |







دلتنگ که باشی
حتی یک تشابه اسمی ویرانت میکند...!


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:37 | |







تقصیر از “من” است...
آن زمان که گفتی...
قول بده همیشه” کنارم” بمانی...
یادم رفت بپرسم...
کنار “خودت” یا” خاطره هایت”...؟!


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:32 | |







تو هم شده ای انقلاب زندگی من
حالا هر آنچه در زندگی من است تاریخ دار شده است:
قبل از  "تو"
بعد از  "تو"


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:30 | |







انگشتت فقط جای یک حلقه دارد...
دلت را
دست به دست میکنی برای چه...


[+] نوشته شده توسط hamid در 14:26 | |







حسه قشنگیه 


[+] نوشته شده توسط hamid در 23:32 | |







میخواهم آنقدر خودخواهانه بغلت کنم تا جای ضربان قلبم روی تنت بماند...


[+] نوشته شده توسط hamid در 23:17 | |







عشق یعنی
حتی ازراه دور هم
وقتی بهت فکر میکنم
دلم قرص میشه که هستی
آروم میشم.


[+] نوشته شده توسط hamid در 23:14 | |







روح سحری ناز دمیدن داری، مثل غزلی تازه، شنیدن داری، ای قصه ی روزهای تلخ تنهایی من، آنقدر ندیدمت که دیدن داری


[+] نوشته شده توسط hamid در 23:8 | |







بهترینهاهمیشه میمانند...
شایدجلودیدگان نباشند...
اما دردل ماندگارند...
همچون تو


[+] نوشته شده توسط hamid در 23:1 | |







در انتظار هیچکس نیستم اما...!
هنوز وقتی نویز موبایل رو اسپیکر می افتد...
دلم میلرزد!
شاید تو باشی....


[+] نوشته شده توسط hamid در 22:58 | |







آدم خوب قصه های من!
دلتنگت شده ام..........
حجمش را میخواهی؟!
خدا را تصور کن...


[+] نوشته شده توسط hamid در 22:56 | |







خدایا شکر یلدا رفت!
از این پس شب های نبودنش کوتاه تر می شود...


[+] نوشته شده توسط hamid در 22:54 | |



ÂÑÔíæ ˜Ï Âåä

صفحه قبل 1 ... 3 4 5 6 7 ... 12 صفحه بعد